I miss you
كاش ميدانستي دوستت دارم...
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
پارس انجمن
عشق من عاشقم باش
عاشقانه
فروشگاه انواع تبلت و گوشي
جی پی اس موتور
جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان LOVE و آدرس shivajoooon.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 23
بازدید کل : 18527
تعداد مطالب : 88
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ
نويسندگان
Shivajoooon

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
یک شنبه 11 / 5 / 1392برچسب:, :: 11:20 :: نويسنده : Shivajoooon

kaaaaaaaaaaaaaaaaaaash

 
یک شنبه 11 / 5 / 1392برچسب:, :: 11:11 :: نويسنده : Shivajoooon

 

 
یک شنبه 11 / 5 / 1392برچسب:, :: 10:3 :: نويسنده : Shivajoooon

 خــدايـــــا:

بُـت بود، بـُـت شکـن فــرستادي !!!
مــن پر از بغــضم ،
بغـض شکـن هــم داري؟؟؟
 
 
 
مـثـل يـک جَنـيـن تـو بـَطـن ِدنيـا دسـت و پـا مـيزنــم
هـــي خــدا !
تــا چــنـد مـاهـگـي بــايـد تــاب بـخــو رم
تــا بـيـا ي بــر سـَـر بــالـينــم .!
 
 
 
جـرينـگگگـــ ... 
چيـزي نيست !! 
يک دل بـــود که آن هــم اشتبـاهـي 
شکسـت ..
 
 
 
" حـــوا " را ديــدم
کـولي شــده بــود
بـه هــر گوشـه از ايـن دنـيـا سـرک مـي کــشيـد و
بـه دنـبـال " آدم " مـي گشـت !!!
 
 
 
خـرابــش شــدم
از بـس که بـا دلـم
بـازي کـرد !!
 
 
 
ســاده نيـسـت....
گذشـتـن از كسـي كـه !!!
گذشــته هـايـت را ...
ســاخــته است .
 
 
 
در خواب مــن ،
دست ديگري را نگيـــــر !!
حرمـت نگه دار لعنتــــــــي ... !!
 
 
 
نمـي پـرسم " چـرا ؟ " " چـگونه ؟ " "
از چـه زمـانـي ؟ " " بـه چـه کـسي ؟ " "
بـراي چـه ؟ " " کجـا ؟ "
فـقط مي پـرسـم ، منـو " چـــــند " فـروخـتـي ؟
 
 
 
حرفــهاي تو چـون خـنده هاي دلقـکي ست که نميـدانم
بـاورش کنـم يـا نــه ...؟!!!
 
 
 
هـمه زندگيـم درد اسـت؛ درد
نمي دانـم عظـمت اين کلمـه را درک مي کنـي يا نــه؟!
وقـتي مي گـويـم درد
تـو به دردي فکـر نکـن که جسـم انسـان ممـکن است از يک بيمـاري شـديد بکـشد !
نــــــــه؛ روحـــم درد مي کنـد !
 
 
 
يــادت نخــواهـم انـداخــت ،که بـرگــردي !
اگــر مهّــم بـاشــم .. 
يــادت خــواهــم مــانــد !!
 
 
 
نيـازمـندي هـا...
فـــوري ...!!!
بـه يـک دلـيل ِ خـوب بـراي ِ زنـدگـي کـردن نيـازمـندم ... !
 
 
 
آرام ميـگويي:با مـن بـازي نکـن....
و او .......
و او درسـت هـمـين کـار را ميـکـند !...!!!!
 
 
 
تا زنـده اي
در بـرابـر کـسي کـه بـه خـودت عـلاقـه مـنـدش کـردي ،
مسـئــولـي ... !!!
 
 
 
ايـن روزهايم به "تـظاهر" ميگـذرد
تـظاهر به بـي‌تـفاوتي،
بـه بـي‌خيـالي،
به اينـکه مهـم نيـست
و چه سـخت مـي‌کاهد
از جـانم
اين نمـايـش لعــنتي ...
 
 
 
پشـت همـين واژه ها پنـهان مـي شوم تا تو پيـدايم کـني... 
دسـتم نمي رسـد به ديـوار تا بگويـم ســک ســک! 
آن وقـت تکـيه بـدهم به تـو و بگـويم بالاخـره پيـدايم کـردي...!!
 
 
 
نـــوش مي کنم
سيـــگار...
ودکـــا...
و تلخــي رفتنت را...
جهـنم را شـش دانگ مي خـرم.....
 
 
 
گريـه ام مي گيـرد... 
وقتـي که مي بينم کسـي که تمـام دنيــاي من بـود
 
اکنـون منـــت ديـــگـري را مي کـشد ...!!!
 
 
 
تمـام لبـاس عـروس هـاي دنيـا را هـم که بيـاورند ,
براي مـن چـون لبـاس عزاسـت
وقتي عروسـت ديــگـريسـت...!!!
 
 
 
به سلامتـي دوسـت خـوبي که
مثـل خـط سفـيد وسـط جــاده است,
تـکه تـکه ميـشه
ولي بازم پـا بـه پـات ميـاد
 
 
 
آدمـــا با رفتاراشـون ، حرفاشـون قدرت تکلـم رو ازت ميگيـرن ...
يه جورايــي لال ِت مي كنــن و بعـد هـــــــي مي پرسـن :
" چيـه ؟! چـــــــرا حـرف نمـي زني ؟
چـرا تـو لَکي؟ "
 
 
 
گفــتي " خـودت را جـاي ِ مـن بگـذار " ...
گـذاشـتم ...
مي بيـــني ... !
امّـــا نــرفتــه ام ...
 
 
 
ميگفـتند:سختي ها نمـک زندگــــــي است!!
امّا چرا کسـي نفهمـيد !
"نمــــــک"
بـراي مـن که خاطـراتـم زخـمي است
شـور نيسـت...
مــزه "درد" مــيدهـد...!!...
 
 
 
يادش بخــير
وقتـي بودي
نيـازي به شمـردن ستـاره ها نبـود
اصـلا يـادم نيـست
ستـاره اي بـود يا نبـود
هـر چـه بـود شـيريـن بـود
حتـي بـي خـوابي بـدون شمـردن ستــاره ها
 
 
 
بــه ايـن خـيـابـان بـگـو 
تـمـام نـشــود
مــن بــا تــو حـرفـهـا دارم...
 
 
 
اينجـــا جـــايي سـت 
کـه پشت ِ دوسـتت دارمــها هــم ، 
نـــوشــتـه شـــده : 
ســاخــت ِ چــين !!!
 
 
GetBC(87);
 
جمعه 9 / 5 / 1392برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : Shivajoooon
امـــروز ...
 
کسی که عطر تو را زده بود 
 
 
در خیابان از کنار من گذشــــت !
 
و این یعنــــی :
 
قتـــل غیـــر عمــــــد 
 
 
جمعه 9 / 5 / 1392برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : Shivajoooon
روزگاری بود برای سلام کردن به جنس مخالف صداها می لرزیدند!!!
روزگاری شد برای گفتن دوستت دارم , قلب ها لرزیدند !!!
 
و حالـا . . . .
روزگاری است که به راحتی حرف از سکس می زنند و فقط " تخت " ها می لرزند...
 
 
جمعه 9 / 5 / 1392برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : Shivajoooon
باتو هستم ای غریبه،آشنایم میشوی؟ آشنای گریه های بی ریایم میشوی؟ من تمام درد باران را خودم فهمیده ام ... مثل باران آشنای بی صدایم میشوی؟ روزگار، این روزگار بی خدا تا زنده است ای غریب آشنا، آشنایی با خدایم میشوی؟ من که شاعر نیستم شکل غزل را میکشم رنگ سبز دلنشین صفحه هایم میشوی؟ ای غریبه با شکوه و دلخوشی همسرای خنده های باصفایم میشوی؟ بوی غربت میدهد این لحظه های بی کسی با تو هستم ای غریبه آشنایم میشوی؟؟؟؟
 
 
جمعه 9 / 5 / 1392برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : Shivajoooon
 
 
            به سلامتی دختری که خنده و شوخی ها و لوس بازی هاش
فقـــــــــــــط واسه عشـــــــــقشه
..با پسر غریبه شوخی نمیکنه ،نمیخنده
... میدونه عشقش اذیت میشه با این کار
 
جمعه 9 / 5 / 1392برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : Shivajoooon
 یک روز یک پسر و دختر جوان دست در دست هم از خیابانی عبور میکردند
 
جلوی ویترین یک مغازه می ایستند
 
دختر:وای چه پالتوی زیبایی
 
پسر: عزیزم بیا بریم تو بپوش ببین دوست داری؟
 
وارد مغازه میشوند دختر پالتو را امتحان میکند و بعد از نیم ساعت میگه که خوشش اومده
 
پسر: ببخشید قیمت این پالتو چنده؟
 
فروشنده:360 هزار تومان
 
پسر: باشه میخرمش
 
دختر:آروم میگه ولی تو اینهمه پول رو از کجا میاری؟
 
پسر:پس اندازه 1ساله ام هست نگران نباش
 
چشمان دختر از شدت خوشحالی برق میزند
 
دختر:ولی تو خیلی برای جمع آوری این پول زحمت کشیدی میخواستی گیتار مورد علاقه ات رو بخری
 
پسر جوان رو به دختر بر میگرده و میگه:
 
مهم نیست عزیزم مهم اینکه با این هدیه تو را خوشحال میکنم برای خرید گیتار میتونم 1سال دیگه صبر کنم
 
بعد از خرید پالتو هردو روانه پارک شدن
 
پسر:عزیزم من رو دوست داری؟
 
دختر: آره
 
پسر: چقدر؟
 
دختر: خیلی
 
پسر: یعنی به غیر از من هیچکس رو دوست نداری و نداشتی؟
 
دختر: خوب معلومه نه
 
یک فالگیر به آنها نزدیک میشود رو به دختر میکند و میگویید بیا فالت رو بگیرم
 
دست دختر را میگیرد
فالگیر: بختت بلنده دختر زندگی خوبی داری و آینده ای درخشان عاشقی عاشق
 
چشمان پسر جوان از شدت خوشحالی برق میزند
 
فالگیر: عاشق یک پسر جوان یک پسر قدبلند با موهای مشکی و چشمان آبی
 
دختر ناگهان دست و پایش را گم میکند
 
پسر وا میرود
 
دختر دستهایش را از دستهای فالگیر بیرون میکشد
 
چشمان پسر پر از اشک میشود
 
رو به دختر می ایستدو میگویید :
 
او را میشناسم همین حالا از او یک پالتو خریدیم
 
دختر سرش را پایین می اندازد
 
پسر: تو اون پالتو را نمیخواستی فقط میخواستی او را ببینی
 
ما هر روز از آن مغازه عبور میکردیم
 
و همیشه تو از آنجا چیزی میخواستی چقدر ساده بودم نفهمیدم چرا با من اینکارو کردی چرا؟
 
دختر آروم از کنارش عبور کرد او حتی پالتو مورد علاقه اش را با خود نبرد...
 
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 23:16 :: نويسنده : Shivajoooon
کاش وقتی زندگی فرصت دهد
 
  گاهی از پروانه ها یادی کنیم ...
 
   کاش بخشی از زمان خویش را
 
     وقف قسمت کردن شادی کنیم ...
 
       کــاش گـاهی در مسـیر زنـدگــی
 
    باری از دوش نگاهی کم کنیم ...
 
  فاصله های میان خویش را
 
 با خطوط دوستی مبهم کنیم...
 
  کاش وقتی آرزویی میکنیم
 
    از دل شفاف مان هم رد شود
 
        مرغ آمین هم از آنجا بگذرد
 
            حرف های قلبمان را بشنود
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 23:16 :: نويسنده : Shivajoooon
هَـمیشه بـآید کَسـی باشد
کـــہ مــَعنی سه نقطه‌هاے انتهاے جمله‌هایَتـــ را بفهمد
هَـمیشه بـآید کسـی باشد
تا بُغض‌هایتــ را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد
بـآید کسی باشد
کـــہ وقتی صدایَتــ لرزید بفهمد
کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد…
کسی بـآشد
کـــہ اگر بهانه‌گیـر شدے بفهمد
کسی بـآشد
کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے برای رفتـن و نبودن
بفهمد به توجّهش احتیآج داری
بفهمد کـــہ درد دارے
کـــہ زندگی درد دارد
بفهمد کـــہ دلت برای چیزهاے کوچکش تنگــ شده استــ
بفهمد کـــہ دِلتــ براے قَدمــ زدن زیرِ باران تنگــ شده استــ
همیشه باید کسی باشد
همیشه.... 
 
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 23:16 :: نويسنده : Shivajoooon
هوا خوبه تو هم خوبی منم بهتر شدم انگار
 
یه صبح دیگه عاشق شو به یاد اولین دیدار
 
به روت وا میشه چشمایی که با یاد تو می بستم
 
چه احساسی از این بهتر تو خوابم عاشقت هستم
 
تو می چرخی به دور من کنارت شعله ور میشم
 
تو تکراری نمیشی من بهت وابسته تر میشم
 
تبت هر سال با من بود تب گل های داوودی
 
تبی که تازه میفهمم تو تنها باعثش بودی
 
تو خورشید و قسم دادی فقط با عشق روشن شه
 
یه کاری با زمین کردی که اینجا جای موندن شه
 
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 23:16 :: نويسنده : Shivajoooon
کنار تو فقط آروم میشم
 
پُر از دلشوره ام هر جای دیگه
 
تو تقدیر منی بی لحظه ای شک
 
چشات اینو بهم هر لحظه میگه
 
تو می خندی پُر از لبخند میشم
 
تمومِ زندگیم خوشرنگ میشه
 
صدای پای تو تو خونه هر روز
 
واسه من بهترین آهنگ میشه
 
تو که باشی همه دنیا شبیه آرزوم میشه
 
روزای سرد تنهایی
 
تو که باشی تموم میشه
 
چقدر خوشبختی نزدیکه
 
کنار من که راه میری
 
از این دنیا رها میشم
 
تو که دستامو می گیری
 
تو که خوشحال باشی 
 
خوبه خوبم
 
 
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 23:22 :: نويسنده : Shivajoooon
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 23:16 :: نويسنده : Shivajoooon
 
این روزها تنم گرمی یک اغوش میخواهد
با طعم عشق نه هوس;
 
لبانم خیسی لبایی را میخواهد
 
با طعم محبت نه شهوت;
 
گیسوانم نوازش دستی را میخواهد
 
با طعم ناز نه نیاز:
 
تنی را میخواهد که روحم را ارضا کند نه جسمم را!
 
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 23:16 :: نويسنده : Shivajoooon
 
این روزها تنم گرمی یک اغوش میخواهد
با طعم عشق نه هوس;
 
لبانم خیسی لبایی را میخواهد
 
با طعم محبت نه شهوت;
 
گیسوانم نوازش دستی را میخواهد
 
با طعم ناز نه نیاز:
 
تنی را میخواهد که روحم را ارضا کند نه جسمم را!
 
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 23:16 :: نويسنده : Shivajoooon
کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه 
خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتنه محظه 
کنارم هستی و بازم بهونه هامو میگیرم 
میگم وای چقدر سرده میام دستاتو میگیرم 
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم 
از اینجا تا دمه در هم بری دلشوره میگیرم 
فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودنه با هم 
محاله پیشه من باشی برم سر گرم کاری شم 
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم 
روزهایی که حواسم نیست میگم خیلی دوستت دارم 
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری 
تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خود ازاری 
یه جورایی خود ازاری 
کنارم هستی انگار همین نزدیکیاست دریا 
مگه موهاتو وا کردی که موجش اومده اینجا 
قشنگه ردپای عشق بیا بی چتر زیر برف 
اگه حاله منو داری میفهمی یعنی چی این حرف 
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم 
روزهایی که حواسم نیست میگم خیلی دوستت دارم 
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری 
تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خود آزاری 
یه جورایی خود آزاری
 
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 23:16 :: نويسنده : Shivajoooon
 غرق شدن همیشه تو آب نیس...
 
توغصه نیس...
 
تو خیال نیس...
 
آدم ۲س داره گاهی تو یه آغوش غرق بشه....!!!
 
اونم فقط" آغوش عشقش"!
 
آغوش بینظیر محبوبم وصف نشدنیست..........!
 
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

می خواهم شاد باشم!
 
نه یک روز
 
بلکه هزاران سال..
 
می خواهم آواز شاد بودنم چنان در شهر بپیچد
 
که
 
                        رو سیاه شوند
 
     آنان که سر غمگین کردنم شرط بسته اند!

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

وقتی زن میگوید...
دلم برایت تنگ شده....
یعنی...
دوستت دارد....
اگر بگوید دوستت دارد...
...یعنی دلش برایت تنگ خواهد.. شد...
جمله ی "دلم برات تنگ شده"
برای زن عمیق تر از تمام اقیانوس ها ست...
 
فهمیدن زن سخت نیست....
فقط باید صدای ضربان قلبش را شنید..!!!!
که عاشقانه می طپد.......نه بی دلیل...!!!
 

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

در ذهن زنانه ی من....
 
مرد یعنی تکیه گاهی امن.....
 
یعنی بوسه ای از روی دوست داشتن ،بدون اندکی شرم!
 
در ذهن زنانه ی من....
 
مرد یعنی کوه بودن، پر از سخاوت، پر از حیای مردانه...
 
در کنار این ابهت،لوس شدنهای کودکانه!!!
 
در ذهن زنانه ی ِمن...
 
مرد یعنی دوست میدارمت تو هر لحظه با منی!
 
تو مردی...
 
من بی تو از تمام آفرینش بیگانه ام

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

چه انتخاب زیبایی بود ،
 
از همان اول هم دلم به دنبال یکی مثل تو بود ،
 
و اینک پیدا کرده ام تو را ،
 
تویی که دیگر مثل و مانندی نداری،
 
در قلبت جز من ،
 
جایی برای کسی نداری

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

خداوندا: تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم/مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
 
مبادا گم کنم اهداف زیبا را..
 
دلم بین امید و نا امیدی میزند پرسه ،می کند فریاد ، میشود خسته...
 
مرا تنها نگذار خدا

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

ناگهان از تصور آنکه
 
                         "دلت"
 
                                  برایم تنگ شده باشد
 
                                                              "دلم" ضعف می رود
 
چه آرزویی بالاتر از اینکه
 
                               "تو"
 
                                      عاشقم باشی

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

آهاے آقا پسرے که میگے دختر ها آهن پرست هستن ... 
 
این چیزایے که میگم رو گوش کن ... 
شاید بعضے از قسمت هاش خاطرات تو باشن ! 
... . آهن پرست بودن دختر ها یه خصلت ۱۰۰ نسبیه 
این خاصیت دختر ها خلاصه میشه تو چشم های تو ! 
 دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که : 
 
تو به جاےِ دیدن یه دختر یا یه زن یا حتے گاهے یه مادر !
فقط چند تا برجستگے میبینے ... 
 
و این خیلی جالبه که چشمت انقدرقوی هست که
تمام اعضای بدن رواززیرگشادترین
 لباس ها اِسکَن میکنی و سه بعدی میبینی !
. دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که :
 
تو به جاےِ این که تو برخورد با اونا بهشون بگے ببخشید خانم محترم 
میگے جووووووون عجب چیزییییییههههه !!!
. دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که :
تو وقتے توےِ تاکسے میشینے ؛ با هر بار پیچیدن فرمون ماشین
 تو هم میوفتے روےِ اون دختر ساده که چسبیده به در ماشین !
. دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که : 
 
وقتے با یه دختر همراه هستے ؛ همش بهش تعارف میکنے
که خانوم ها مقدم تر هستن تا جلو تر از تو راه برن ... 
ولے خودت خوب میدونے نیتت واسه این کار چیه !!! 
. دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که : 
 
وقتے تو با زَنت میرے بیرون حتے رنگ ... دیگران رو تشخیص میدی !
 اما حس نمیکنے که زنت چند متر عقب تر ؛
از درد لگد هاےِ بچه ےِ توےِ شکمش
گوشه خیابون داره به خودش میپیچه !!! 
. دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که : 
 
تو وقتے میخواے  باهاشون آشنا بشے ؛ 
به جاےِ اینکه دلشون رو به دست بیارے مخشون رو به دست میارے 
به جاےِ اینکه ببینے از نظر اخلاق و روحیه به هم میخورید ... 
همون اول میگے جا دارے یا جور کنم ؟!!! 
 
. دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که : 
 
وقتے میخورن زمین و تو میرے دستشون رو میگیرے و بلند میکنے ؛ 
به جاےِ اینکه سرت رو بندازے پایین و راهت رو ادامه بدے ... 
سریع بهش شماره میدے و میگے از آشناییتون خوشبختم ! 
اونوقت اگه یه مرد مثل خودت یا یه بچه یا حتے یه پیر مرد /پیر زن 
می خورد زمین بازم همینجورے شیرجه میزدے سمتش که کمکش کنے؟ 
دِ نگو آره ... چون اگه این کاره بودے توےِ اتوبوس جاتو
میدادے به اون پیر مردے که بالا سرت با عصا ایستاده!!!!
. خلاصه که آقا پسر ... 
هر وقت تونستے از کنار یه دختر یا زن رد بشے و به جاےِ این که بگے 
بخورمت عزیزم ! 
بِگے سلام بانو ... 
اونوقت میتونے اسم خودت رو بذارے مرد ... 
و مطمئن باش که هنوز هستن دختر هایے که مرد بودن براشون 
مهمه و آهن پرست نیستن .
 

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

مَن زَنم !
 
 
 
 
زَنی اَز جنس خواهَرَت
 
 
 
 
زَنی اَز جنس مادَرَت
 
 
 
 
زَنی اَز جنس هَمسَرَت
 
 
 
 
هَر گاه نِگاهی نابِهِنگام ،
 
 
 
 
اَز سَر ِهَوَس بَر مَن اَنداختی ؛
 
 
 
ناموس خود را ،
 
 
 
 
دَر چَشـمان پَلیدِ رَهگذَران اِنسان نما حِس کُن ...
 
 
 
 
آنچه تو را بهِ خَشم وامیدارَد ،
 
 
 
 
بَرادَر و پِدَر و شوهَر ِمَن را نیز.....

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

 این بار اگر دختر زیبارویی را دیدید...
جای شماره به او امنــــــــــــیت بدهید... 
او را به مقصد مورد نظرش برسانید... 
نــــــه به مقصد مورد نظرتان ... 
هنگام ورود به هر مكانی ...
با لبخند بگویید: اول شــــــــما . 
در تاكسی خودتان را به در بچسباانید نــــــه به او ... 
بگذارید زن ایرانی وقتی مرد ایرانی را در كوچه خلوت می بیند
 
احساس امنـــــــــــیت كند نـــــه تـــــــــــرس ... 
بیایید فارغ از جنسیت ...
 
كمی مــــــــــــرد باشید❤.❤.❤  
 

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

تقصیر من نیستــــــــــ...
 
به تـــــ♥ـــو که می رســــــــــم...
 
تب می کنمــــــــــ،
 
به تـــــ♥ـــو که می رســــــــــم...
 
هوس آغوشتـــــــــ میسوزاندم،
 
به تـــــ♥ـــو که می رســــــــــم...
 
لبــــــــــــــانم از عطشت له له میزنند،
 
به تـــــ♥ـــو که میرســـــــــــــــم...
 
نگاهم خمـــــــــــــار نگاهت میشود،
 
به تـــــ♥ـــو که میرســـــــــــــم...
 
تقصیر تـــــ♥ـــو نیستـــــــــــــ،
 
نفسهـــــــــایت دیوانه ام میکند ...
 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

 
تــــــو همـــان شقــــــــایق معــــروف شعـــــر خـــوب سهــــرابى !
 
 
تـا تــــــــو هستــــــى زنــــــدگى بــــــاید کــــرد . . .

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

چقدر دوست دارم
 
دستهای مردانه ات را
 
که دستهای کوچکم را
 
در آن جا میدهی
 
و نوازش میکنی
 
تا بفهمم
 
تو کنارم هستی،
 
ومن تکیه گاهی مطمئن دارم..
 
مرد ِ من.. ..

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

آرزو كن كه آن اتفاق قشنگ بيفتد
 
 
رويا ببارد
 
 
دختران برقصند
 
 
قند باشد
 
 
بوسه باشد
 
 
خدابخندد به خاطر ما
 

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

یـه رابــطه بـدون وحشـی بــازی کـه رابــطه نیـست
 
هـی بایـد مـوهاشو بکشـی ،
 
گــازش بگیــری ،
 
بزنــی بـا متــکا لــهش کنـی ،
 
بلنـدش کنــی بدویــی انـقد کـه از ذوق جیــغ بزنــه ،
 
حتـی تصورشـم بـاحــــاله

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

زندگی در حال بارگیری است، لطفا صبر کنید...
 
 
 
.... .. .... . ... .. . . .
 
 
 
اینجا سرعت خوشبختی بسیار کم است...!!!
 
 
 
 
تا زندگی ات لود شود ...
 
 
 
 
عمرت تمام شده...!!!
 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

مــــَـــرבے ؟؟
 
!...هــرچـقــבر مـــَـــغـــــــــرور 
 
!... هــرچـقــבر صـــــــــــآدق
 
!... هــرچـقــבر ســــــــــآده
 
!... هــرچـقــבر جـــَــذاب
 
!... هرچقــבر مـَـڪــآر
 
. . .בرســـــــــت
 
 
امــآ گـآهـے
 
بــراے فــتـح یـڪـــ وجــب از جـغــرافـیــآےِ زטּ
 
 !!...بــآیــב بــﮧ زانـــو بــیـفــتــے
 

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

به من گفت ذهن تو مریض است
 
نه رفیق بیا ذهن های مریض را برایت معنی کنم:
 
 
 
ذهن مریض آنیست:
 
                   که به بهانه ی شلوغی واگن وبه بهانه ی ترمز ؛خودش را به زنها میمالد
 
ذهن مریض آنیست:
 
                  که به بهانه جا نبودن در اتوبوس ،خودش را به زن ها میچسباند
 
ذهن مریض آنیست:
 
                   که وقتی دختری کنار خیابان منتظر تاکسی است ؛ قیمت بپرسد
 
ذهن مریض آنیست :
 
                  که شیطنت های خاص دختران را فاحشه گری میداند
 
ذهن مریض آنیست:
 
                  که کوچکترین لبخند یک دختر را درخواست س.ک.س میداند
 
 
 
اینجا بعضی مردهایش از کمبود ،
 
                          همه دخترها را فاحشه میدانند ؛جز مادر و خواهر خود

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

:دختر که باشی
اگر زیبا باشی عطسه کردنت هم برای هزار نفر دوست داشتنیست
 
اما قیافه که نداشته باشی عاشقانه ترین احساساتت خریدار ندارد
 
 
 
:پسر که باشی
 
اگه پولدارباشی با قیافه ی زشتت هم میشوی شاهزاره سوار بر اسب خیلی ها
 
بی پول اگر باشی جز یک بی سرو پای داهاتی بیش نیستی
 
 
 
 
...و این حقیقت جامعه ی ماست
 

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

در شهـر مـن بـڪـارت همـان ڪـاغـد نقره اے
 
! رنگـ داخـل پاکتــ سیگـار استــــ
 
پـاره ڪه شـود هـرکسـﮯ هوس میکند
 
...بـﮧ تو دستـــــ درازی کنـد
 
بـایـد برای سوختـن و تمـام شـدن آمـاده باشـﮯ
 
بـﮧ زودے دور مـﮯانـدازنتـــــ
 
...حتـّـﮯ همـان کسـﮯ ڪـﮧ بستـﮧ را خـودش باز ڪـرده
 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 

دخترک سرزمین من       
روسريت را درست ببند...لباسهایت پوشیده باشد...
 
آرایش نکن... حتی اگر راه دارد زیباهم نباش...
 
دخترک پنهان کن خویش را... اینجا ایران است....
 
در دانشگاه هزاران خواستگار داری ولی تنها خواستار یک شبند
 
در خیابان هزاران راننده شخصی داری...
 
اما مقصد همه مکان خالیست و بس...
 
كمی که فکر کنی... لرزه بر تنت مینشیند...
 
دخترک  اینجا چشم ها گرسنه تر از معده هاست...
 
سیراب شدن چشم ها خیال باطل است...
 
از دید مردم اینجا...
 
اگرزشت باشی هرزه ای
 
اگر زیبا باشی فاحشه...
 
اگر اجتماعی برخورد کنی میگویند خراب است...
 
اگر سرد باشی میگویند قیمتش بالاست...
 
دخترک ، اینجا زن بودن دل شیر میخواهد...
 
اینجا باید مرد باشی تا بخواهی زن باشی...
 

 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

بهـــونه که می گیره نـــق که میزنه
 
بی حوصلــه که میشه یعنی دل تنـــگه
 
قـهـــر که می کنه لــــوس که میشه
 
یعنی بی تــــابه یعنی کـــم دارتـــت به همین سادگـــی!!!
 

 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:42 :: نويسنده : Shivajoooon

 اَز روزه لـَبـــ ـهآیِ مـَـن

 
روزهآستــــ مـیـگــُــذَرَد
 
وَ لـَبـهایــَمــ دَر عـَطَش ِ
 
یـــِکـــ جـُرعـهـ بـوسـه دآغــ وَ شـیریـنـــ
 
بـــیآ کــه لــَـبـ ــهایـَـتـــــ 
 
عـِـیدِ فـِطــــریستــــ بـَســیـــ خـوآســتَنـــی
 
 
شنبه 8 / 5 / 1392برچسب:, :: 22:30 :: نويسنده : Shivajoooon

/ سَر ِ میــز ِ شـــآم \
 
/ یـــآدَت كـِہ مے اُفتَم ... بُغض میكـُنم \
 
 
/ اشك دَر چـِشمــآنَم حَلقـہ مے زَنَد \
 
 
/ هَمـہ مُتعجب نـِگـآهَم مے كـُنند \
 
 
/ لَبخنـــ ــد مے زَنَم و مے گـُویَم \
 
 
/ چـِقَدر دآغ بــُــود \
 

 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد